چگونه برای سال ۱۴۰۰ برنامه ریزی کنیم ؟

پیش نیازهای برنامه ریزی فقط داشتن یک کاغذ و خودکار یا انتخاب یک ابزار نیست

من در این صفحه ۳ گام اصلی برنامه ریزی را با شما مطرح می کنم مطالبی که در وبینارهایم به کاملی توضیح می دهم و در جلو هر گام ارزش وزنی آنرا از دید خودم گفته ام تا متوجه شوید برای هر گام چقدر زمان و انرژی بگذارید:

1. پیش نیازهای برنامه ریزی = وزن ۵۰٪
2. نوشتن برنامه با یک مدل = وزن ۲۰٪
3. تداوم و بروزرسانی برنامه =وزن  ۳۰٪

اگر دارای شرکت و کسب و کار خصوصی هستید می توانید صفحه برنامه ریزی با رابی را هم مشاهده کنید.

گام اول :  پیش نیازهای برنامه ریزی( مسائل روانشناسی،خودشناسی)

تعیین هدف نهایی (ماموریت) 

خیلی مهمه که بدونید واقعا از زندگی چی میخواید، وین دایر : هر بچه ای که به دنیا می آید یک ماموریت مشخص دارد، در جای دیگر انیشتن میگوید « هدف هر انسان این ااست که هر طور که می تواند به انسانهای دیگر کمک کند و بریان تریسی هم می گوید : بهترین ماموریت برای هر انسانی این است که بتواند بیشترین کمک را به دیگران انجام دهد

ایده آلش اینه که هدف غایی خودتون ماموریتی که بخاطرش زندگیتتون معنا پیدا میکنه و درک کرده باشید و با یک ریسمان فولادی از جنس امیدو عشق بهش وصل شده باشید ، ریسمانی که در طوفان های زندگی هرچقدر که شما بالا و پایین بشید جدا نشه ازتون

من : من سالها برای اینکه دیگران به اهدافشون برسند کار می کردم و بهتره بگم زندگی می کردم چون عملا بعد روزی ۱۲ -۱۳ ساعت کار زندگی برای آدم نمی مونه هرچند خوش بینانه اش اینه که در این مسیر بسیار آموختم ولی خیلی زمان برد که بفهم من برای برآورده کردن توقعات دیگران به دنیا نیومدم ، من نیاز ندارم همه زندگیم و خرج کنم که از دیگران تائید بگیرم

چقدر خودپنداری که خانواده به آدم می دند مهمه تو تمام سالهایی که برای تحقق رویا دیگران تلاش میکردم یک ریسمان به منم وصل بود یک ندا یک صدا در پس ذهنم که می گفت تو میتونی مسیرت و پیدا کن ، همونطور که مشاهده می کنید من استعداد ایجاد ارتباط کلامی و دارم چیزی که پدرم در سن نوجوانی در من تشخیص داد او ساعت ها می نشست و من برایش برنامه کودک اجرا می کردم اخبار می گفتم داستان تعریف میکردم و همیشه من و تشویق می کرد که تو فوق العاده ای و این همان ریسمانی بود که من به آن وصل شدم  و جالبه این ریسمان از همون سالی که از کارمندی در شرکت دولتی درسن ۲۲ سالگی استعفا دادم مسیر زندگی من و تغییر داد همیشه مثل یک روزنه سوسو نور بود و الانی که در خدمت شما هستم تمام لحظه هام و برای خودم زندگی میکنم و گازش و گرفتم که جبران اون سالها که قدم های آهسته ای داشتم و بکنم

یادتون باشه آهسته رفتن هیچ اشکالی نداره مهم پیوسته رفته چون بالاخره موقعش می رسه موقعی که شما هم پاتون و رو گاز بزارید وقتی که حالتون خوب باشه حال دلتون واین حال خوب مثل یک بدن خوبه

و تکته مهم دیگه یادتون باشه منظورم از هدف غایی توقعات دیگران از شما نیست رشته ای که دیگران بهتون پیشنهاد دادند یاو…  ( در یک تحقیقی در مترو تهران که یک طیف وسیعی از آدم ها در هر سن و موقعیتی هستند پرسیدند که آرزوی شما چیه ؟ و پاسخ هاشون خیلی جالب بوده ، دلیلی که من این قسمت و در وبینار آوردم هم با این پاسخ ها مرتبط هست اگر عاقب بخیری و خوشبختی و بگیریم که آرزوهستند ولی جنبه عملگرایی ندارند و ۸۷٪ آدم ها هیچ آرزوی مشخصی نداشتند. به هیچ ریسمانی وصل نبودند و هر روز تلو تلو خوران فقط زندگی و ادامه می دادند بی آنکه لذت حرکت در مسیری نورانی و درک کنند .

خوب اگر آرزویی نباشه اگر باوری در شما نباشه که می تونید به هر آرزویی برسید و اون و تبدیل به اهدافتون کنید پس برای چی برنامه ریزی کنیم ؟ چطور برای داشتن یک بدن ماهیچه ای و بدون چربی انباشته تلاش می کنید ؟ رژیم می گیرید ، باشگاه می رید ، تغذیه سالم دارید و .. پس اگر به دنیال حال خوب هم هستید اگر می خواید پایه ای ترین بخش برنامه ریزی یعنی هدفمندی را هم به درستی انجام بدید براش تلاش کنید.

من از طریق این مسیرها خودم وبهتر شناختم گره های گذشته و بخصوص دوران کودکیم و دیدم و تلاش کردم بازشون کنم و به شما هم پیشنهاد میدم این مسیر و الان آغاز کنید چون معلوم نیست مسافت این مسیر برای شما چقدر باشه ، هر شخصی به اندازه گره ها و مسائلش مسیر متفاوتی و در پیش داره که نیازه روزها، ماه ها و حتی سال ها براش تلاش کنه.

چند تکنیک خوب برای خودشناسی :

1.  MBTI
2. DISK
3. بازی ارزش ها
4. مدیتیشن لحظه مرگ
5. دیدن آگاهانه خودمون

چون من روانشناس نیستم و فقط به این حوزه علاقه مند هستم انقدر که حداقل روزانه ۲ ساعت برای این اموری که بهتون پیشنهاد دادم وقت می زارم بیشتر وارد این مباخث نمی شم و این حوزه و به دوستانی که تخصص و تجربه بسیار بیشتری از من دارند واگذار می کنم

هدف پیشرو

حالت دیگه اش اینه که هدف پیش روتون و بدونید ، شاید مسیر پی بردن به هدف غایی و اون حالت ایده آل زمانبر باشه همونطور که یک شکم سیکس پک تو یک ماه و حتی شش ماه درست نمیشه پس آیا ما دست رو دست بزاریم تا متوجه اون ماموریت اصلیمون بشیم ؟ نه قطعا نه

شما یک مسیری و تا الان اومدید جلو و قطعا اهدافی پیش رو خودتون دارید اگرمحصل هستید بحث انتخاب رشته و کنکور ، اگر در مسیر انتخاب شغل یا راه اندازی کسب و کارید اگر میخواید مدرکی بگیرید این ها هم اهدافی هستند که با برنامه ریزی بهتر مسیرتحققشون خیلی کوتاه تر و نتایج درخشان تر میشه

الویت بندی کلید موفقیت شما

اینکه تشخیص بدید چقدر از زمان و انرژیتون و برای چه هدفی بزارید مثال رام کردن شیر در خصوص الویت بندی برای من خیلی جذاب بود و به یادموندنی خوب همه میدونیم شیر سلطان جنگله من فکر کنم بیشتر از بقیه بدونم چون دوران کودکی مامانم مارو با غصه مژگان کوچولو می خوابوند این مزگان کوچولو دختری بود که بی اجازه از خونه رفته بود بیرون و تو جنگل گم شده بود و میشه یک آقا شیره بود کهه با صدای کلفت می گفت بوی آدمیزادبه مشامم میخوره و اون هیجانی ترین بخش غصه بود من دقیقا خودم و پشت سنگ تصور می کردم و مثل بید می لرزیدم

برگردیم به موضوع میدونید شیر و باهمه اون اعظمتش چطوری رام می کنند ؟ رام کننده ها یک شلاق دارند و یک چهار پایه  نقش چهارپایه خیلی جالبه ، وقتی شیر میخواد سرکشی کنه و تو ذهنش میاد رام کننده و یک لقمه چپ کنه رام کننده چهار پایه ومیگره و بالا و از سمت پایه ها به سمت شیر می چرخونه مثل تصویر ، شیر که خیلی ادعاش می شه و میخواد در لحظه هر ۴ تا پایه و دنبال کنه چون تو ذهنش چهار تا لقمه چرب و نرم می بینه و نمی خواد از هیچ کدوم بگذره ، مثل کسب وکارهایی که تا دیروز تو تولید مثلا ماست که سالها کار کرده بودند مونده بودند امروز رفتند ماسک تولید می کنند یا اون ایپیدیمی چند سال پیش که با هر تخصصی که فکر کنی صاحب یک بستنی شادم بود چرا راه دور می ریمی همون مثال با یک دست چندتا هندونه است دیگه شیر طفلکم با این توهم وقتی چهارتاپایه و دنبال می کنه سیستم عصبیش بهم میریزه و میووووو مثل یک پیشی رام میشه ، البته نه هر پیشی که می بینید

اگر دقت کرده باشید وقتی یک شیر، ببر یا پلنگ به گله ی آهوها یا گاومیش ها حمله می کند تنها روی یکی از آنها تمرکز میکند و با تمام وجود آن هدف را دنبال میکند و این در حالیست که آهوها و گاو میش های دیگر از نزدیکی او رد می شوند ولی شیر قصه ما هیچ وقت تحریک نمیشود که هدف خود را عوض کند !…

پس اگر میخواید سیستم عصبیتون مختل نشه و به قول معروف چیز پیچ نشید همه لقمه های چرب و بنویسید و مطابق با توانایی فرصت و امکانانتتون الویت بندی کنید و فقط نهایتا ۳ تا رو انتخاب کنید

تکنیک بعدی الویت بندی استفاده از ماتریس آیزونهاور است

85٪ مدیران یک ساعتم در ماه برای کارهای مهم و غیر فوری مثل برنامه ریزی وقت نمی گذارند

آدم های خیلی موفق همیشه در کارهای روتین زندگیشون کارهای مهم و غیر فوری وجود داره مثل ورزش مثل مطالعه مثل برنامه ریزی و خودمونیم شما هم حتما قراره خیلی موفق بشید که دارید این مقاله و راجب برنامه ریزی می خونید 🙂

گام دوم : نوشتن برنامه با یک مدل

یک جمله تو سایت متمم خودندم واقعا هزار تا گره ذهنیم و باز کرد گفته بود هیچ مدلی درست نیست برخی مدل ها مناسب هستند گفته جورج باکس ، چون عاشق مطالب این سایت هستم با همون تصویر آوردمش و پیشنهاد می کنم بعد از اینکه مسیر توسعه منحصر به خودتون و انتخاب کردید حتما تو سایت متمم هم مطالعه کنید مطالب بروز و مشارکت فوق العاده ای و می بینید

پس ما در این قسمت روی مدل خاصی تعصب نداریم و پیشنهاد می دیم هر مدلی برای شما مناسبه و انتخاب کنید و برای خودتون طراحی کنید

سه بخش اصلی برنامه ریزی

قورباغه ها

بیاید به چندتا قورباغه که گوشه ذهنمون می پرند و قور قور می کنند نگاه کنیم : مدرک گرفته نشده ، حرف گفته نشده و تبدیل به بغض شده ، درس تموم نشده ، سربازی رفته نشده و …

قورباغه ها رو مخ هستند و تا قورتشون ندید انرژی کافی برای انجام کارهای دیگه و ندارید

بنویسیدشون تا انجامشون بدید شده در نت گوشی یا یک برچسب فقط بنویسیدشون و براشون یک روز و ساعت مشخص تعیین کنید و احس

حس خوب انجام اون کار ودر ذهن و قبلتون بیارید تا برایانجامش بهتون انگیزه بدید

برایان تریسی تو کتاب خلاقیت و حل مساله می گه نوشتن یک فعالیت عصبی حرکتی هست که از ۳ تا حواس بینایی و شنوایی و حرکتی همزمان استفاده می شه و همه مغز فعال میشه و تاثیرش حدودا ۵۰٪ است

تو دوره قورت دادن قورباغه ها شما تو کما میرید انگار همه هوش وحواستون اونجاست اون تایم هرچی به ذهنتون می رسه هر کاری که به سرتون می زنه که انجامش بدید تو یک لیست انتطار یادداشت کنید  لیستی که وقتی از کما بیرون اومدید قراره براش برنامه ریزی کنید

اگه قوبرباغه یا همون کار عقب افتاده رو مخ و ندارید خوش بحالتون ولی اگر دارید از سخت ترینش شروع کنید چون همون بیشترین بار ذهنی و برای شما ایجاد کرده و داره انرژیتون ومیخوره ، هر وقت یادش می افتید خودتون وسرزنش می کنید و این حس بد سرعت شمارو تو مسیر موفقیت میگیره

کارهای روتین 

این کارهای روتین و تکراری تقریبا برای همه هست نسبت به مسئولیت و نقشی که دارند و شاید زمانگیر ترین بخش زندگی باشه ز خوابیدن و خوردن که حدود ۵۰٪ زندگی و به خودشون اختصاص می دهند بگیرید تا عادت های خوبی مثل ورزش کردن ، مطالعه کردن ، دیدن دوستان و بیرون رفتن این دسته کارها تموم شدنی نیستند و به قولی فرآیندهای زندگی ما هستند

اثر مرکب

هرچقدر از تاثیر عادت ها بگم کم گفتم ، تو کتاب اثر مرکب خیلی زیبا تاثیر کارهای پیوسته و توضیح میده پس حتما بخونیدش زیرا که هنرخلق عادت های مفید هنر بزرگی هست اون ها رو دست کم نگیرید

به من میگفتند چطوری ۱۰ کیلو کم کردی چقدر رژیم گرفتی ؟ و پاسخ من این بود که من رژیم نگرفتم فقط چند قاشق کمتر برنج خوردم ولی به مدت یکسال ، فقط سه الی چهار روز در هر شرایطی ورزش کردم ولی به مدت ۳ سال

چطور شما انقدر اطلاعات در خصوص کسب و کار دارید ، یکی از تسکهایی که من ۱۷ سال همیشه برای خودم تعری میکردم تحقیق بود همیشه برای بهتر شدن کلیشه های ذهنیم و کنار بزنم تا بتونم اثربخش تر باشم همیشه یک پوشه به نام آموزشی در فولدرهای من بود که با تیم هایم به اشتراک می گذاشتم و نتیجه همه تحقیقاتم بود هیچ روزی را بدون آنکه نکته یا موضوع جدیدی را بیاموزم به خانه برنگشتم

چرخه PDCA

که پرفسور ادوارد زمینگ امریکایی اون رو بننا کرد که مفهوم بهبود مستمر و میگه برنامه ریزی اجرا چک و در نهایت با اصلاحات اقدام کنید، مهمترین نکته در این تکنیک استمرارش هست. همونظور که می بینید من از این تکنیک برای لوگو برندم استفاده کردم چون رمز موفقیت و در تداوم می دونم اشکال نداره که این متن ۴ تا غلط املایی داشته باشه مهم اینه که من نوشتمش و دانشم و انتقال دادم حالا در سر فرصت باز مرتب تر و بی غلطش می کنم.

در خصوص اهداف در بخش اول توضیح دادم شما در کنار اجرای کارهای روتین خود اهداف بلند مدت یا کوتاه مدتی دارید نیاز است آنها بنویسید و ۳ الی ۵ گام اصلی پیش رو هر هدف را مشخص کنید کاری که در روش OKR هم که به چندسال اخیر پرطرفدار ترین روش برنامه ریزی برای شرکت های بزرگ و جهانی مثل گوگل توییر کافه بازار بوده هم اجرا میشه فکر کنم چون ساده ترین روش هست

نگاهی به مدل های برنامه ریزی من

برنامه خودم :

من خیلی آدم برون گرایی هستم همه مدل ها رو دوست دارم تست کنم به همه اپلیکیشن سر بزنم و البته چون حیطه تخصصیم برنامه ریزی هست نیاز هم هست راجبشون بدونم ، من برای برنامه ریزی کلیم فایل اکسل و انتخاب کردم شاید چون سال ها کار اداری باعث شده با محیط آفیس عجین بشم

خیلی سال پیش نگاه سختی به برنامه ریزی داشتم و فکر میکردم هرکس برنامه ریزی کنه دیگه قرار نیست بهش خوش بگذره ولی بعد فهمیدم که خوب یک جوری برنامه ریزی کنم که بهم خوشم بگذره

مشکل بعدیم این بود که یکبار برنامه ریزی می کردم بعد هفته اول هر روز چکش می کردم هفته دوم هرچند روز و بعد هر چند هفته و بعدم افسوس که چقدر کارهام فرق کرد و این برنامه به درد نمی خورد ، بعدا فهمیدم برنامه آیه قرآن که نیست هر بار که چکش می کنی که بهتره از هفته یکبار از همون اول تو روز مشخصی این کار و بکنی می تونی مطابق شرایطت تغییرش بدی برای همین تو محیطی برنامه ریزی کن که تغییرش راحت باشه ، سالهاست که هرجمعه برنامه ام و چک می کنم و اگر نیاز به تغییرات داشته باشه تغییرش میدم البته می دونید که این تغییرات کمتر در سطح هدفه و بیشتر در سطح عالیته مثلا کلاس بدن سازی می رفتم حالا از وقتی کروناست تو خونه ورزش میکنم ساعتش و تغییر دادم مدت زمان ونوعش و تغییر دادم ولی ورزشه هست.

از روش های متنوعی استفاده می کنم مثل :

• گوگل کلندر
• دفتر (برای عاشقان کاغذ دهه شصتی ها)
• فایل اکسل (آنها که در آفیس زندگی ها کرده اند)
• دفتر برنامه ریزی که عکسش و در تصویر می بینید

• 

حالا نگاهی داشته باشیم به دیگه ای از  مدل های برنامه ریزی که اصلا هم فرق نمی کنه چه مدلی و مهم اینه که تو باهاش راحت باشی

برنامه ریزی آقای مرادی

حتما راجب تابلو آرزوها شنیدید حدود ۵ سال قبل برای این آقا برنامه ریزی با این مدل انجام دادیم و حدود ۵ ماه قبل این ویدئو من ازشون دریافت کردم .

برنامه ریزی آقای سالاری با جزئیات اجرایی :

ایشون کلیه فعالیت های روتین و موثری که در زندگی ایجاد اثر مرکب میکند و در این فایل واردکردند تا بتونند مثل یک چک لیست ازش استفاده کنند و روزانه به اجرای موارد مورد نیاز بپردازند. شما هم می تونید از این فرمت استفاده کنید:

فرمت اکسل قابل دانلود برای تهیه برنامه با کلیه جزئیات اجرایی

schedule-SALARI –

برنامه ریزی با ترلو یا دیگر نرم افزارها

امکان داره شما در محیط کار با یک نرم افزار عجین شده باشید و کار باهاش براتون آسون باشه اصلا سخت نگیرید و از هرچیزی که باهاش راحت تر هستید استفاده کنید و این چرخه و یک دور بچرخونید در دوره های بعد وقت دارید ابزارهای مناسب تری اگر دیدید جایگزینش کنید.

حالا که مدل های مختلف و دیدید و کی و انتخاب کردید ایشالله چون نباید سخت بگیرید این قسمت و با یکی شروع کنید میریم سراغ نکات اجرایی در برنامه ریزی

بخش سوم : تداوم و بروز رسانی برنامه

چند مهم :

هرچقدر روی مسائل شخصیتی و روحیتون بیشتر کار کنید درصد اجرای برنامه ریزیتون افزایش پیدا می کنه چون قطعا با شناخت بهتر خودتون و استعدادتون برنامه ای ریختید که عاشقش هستید ، پس اگر تو کلیات برنامه ریزی می لنگید بدونید نقطه ضعف شما در همون بخش اول هست که راهکارهاش و پیشنهاد  دادم پس دنبال تغییر مدل نباشید بلکه دنبال حل مسئله ریشه ای باشید .

تکنیک حل مسئله :

از وقتی یادگرفتم نگاه حل مسئله داشته باشم نحوه مواجه شدن با اتفاقات و رویدادها برام خیلی متفاوت شد و باعث شد قضاوت های عجولانه نداشته باشم یک مثال جالب همیشه تفاوت برداشت ما از مسائل و نشون میده

تکنیک های متعددی برای کشف علل ریشه مسئله ذکر شده( RCA root cause analysis ) مثل تکنیک پنج چرا یا  استخوان ماهی و ..

مثال : یک چاله تو خیابون اصلی شهر مصدومین زیادی به جا گذاشته  ،‌مسئولین شهر جمع می شند تا برای این مسسله چاره ای بی اندیشند یکی میگه بعضی اینا که مصدوم شدند موبایل همراشون نبوده که به دوستاشون خبر بدند بیاین یک موبایل بزاریم تو چاله ،‌یکی دیگه میگه شاید طرف افتاد از حال بره بجای موبایل گذاشتن بیاین زمان امداد به حداقل برسونیم و بهتره یک آمبولانس کنار چاله بزاریم تا کسی افتاد سریع امداد برسونند ،‌یکی دیگه می گه شاید مصدوم براساس اندازه جراحات به بیمارستان نرسه تازه شلوغی اینا باعث میشه آمبولانس دیر برسه به بیمارستان بیاین بیمرستان کنار گودال بسازیم ،‌یک نفر تو جلسه که انگار دستی تو کارهای اقتصادی داشته می گه آقا ساخت بیمارستن کلی هزینه میبره و دوسال طول می کشه بیاین این چاله و پرکنیم یکی دقیقا مثل همین کنار بیمارستان شهر بکنیم و همه که واقعا مشعوف شده بودند همین راهکار و صورت جلسه می کنند :))))))))))))

هنر رعایت و حفظ تعادل

‌اگر شما هم مثل من طرحواره ملاک های سخت گیرانه داشته باشید این تکنیکی هست که خیلی به دردتون میخوره : معیارهای سخت گیرانه یکسری معیارهای ذهنی هستند که فقط و فقط شما بوجود آوردنشون هستید مثلا به خودتون می گید یا باید باشگاه برم یا ورزش نمی کنم ، یا باید بهترین لباس و بپوشم یا مهمونی بهم خوش نمی گذره یا باید یک دفتر شیک بخرم یا مشتری ها رو دعوت نمی کنم و.ووو

اینطور نیست غصه مردی که لب نداشت و با صدای زیبای استاد شاملو حتما گوش دادید یا اگر ندادید این لذت و از خودتون دریغ نکنید تو این غصه میگه خندیدن لب نمیخواد دایره و دستک نمی خواد ، خنده لب خاک و گله خنده اصلی به دله ، ورزش کردن یا خوش گذروندن یا گپ زدن با مشتری هم همین طوره دقیقا ، بهانه نیارید که پول ندارم برم کلاس که فلان چیز و یاد بگیرم تو دهه ای که ما زندگی می کنیم هر چیزی که فکرشم نمیکنید اطلاعات کاملش و می تونید گوگل کنید و ساعت ها روزها هفته ها و حتی ماه ها بخونید و بیشتر بدونید ، جالبه این موضوعی شده که نه تنها افراد بلکه شرکت ها هم به این باور رسیدند و یکی از دوستانم که در یکی از بهترین شرکت های ایران کار می کنه می گفت هیچ قسمت ارزیابی ما روی مدرک تحصیلی نیست و کاملا افراد در محیط آزمایشگای تست می شند که مهارتشون بررسی بشه و این خیلی عالیه و معنی شایسته سالاری هست

پس مهم اینه که شما کاری و که نیازه انجام بدید بصورت مستمر پیش ببرید و در هر شرایطی اجراش کنید و نا امید نشید به قول آقای دکتر مجتبی شکوری در ابتدای امر گور بابای کیفیت ، این جمله و میگم چون جریان داره ، روی یک پروزه باید کار میکردم که وقتی شروعش کردم یاس وحشتناکی همه وجودم و گرفت یک صدای بلند که بهم می گفت توکه هیچی متوجه نمی شی نمی تونی انجامش بدی بیخیالش شو و یک عالمه زمزمه که فلان راه و برو و کار و دور بزن ولی من جنگجو بار اومدم و طبق برنامه ام اون ساعت و می شستم پای پروژه و با سرعت بی نهایت پایینی کار و پیش میبردم بعضی وقت ها می شد کتاب هار و فقط می چیدم دور خودم و از روشون می نوشتم قط چون تو اون زمان باید رو پروژه کار می کردم به مرور کیفیت کارم بیشتر شد این به مرور حدود شش ماه زمان برد اندر گیج خوردم و پس زده شدم ولی واستادم یک بار مسئول پروژه بهم گفت نمی رسی بی خیالش شو ولی گفتم من هنوز یک ماه وقت دارم و مطمئنم می رسم خندید و گفت باشه فقط وقت من و ازش ممنونم چون همین حرفش شوالیه درونم و بیدر کرد و شش دنگ تمرکز کردم رو کار و با بهترین شکل تمومش کردم . جالبه بدونید قانون ۸۰/۲۰ اینجا هم صدق می کنه و ۸۰٪ آدم ها وقتی کاری و شروع می کنند با اولین مشکلات عقب نشینی می کنند و فقط ۲۰٪ به مسیرشون ادامه می دند …

شاید بگید استعدادی که من دارم و توانایی های من در این شرایط اجتماعی کاربردی و پولساز نیست و …..  ولی یک نکته و یادتون باشه شما اگر استعداد ذاتیتون و پیدا کنید که براساس نظرات یک روانشناس آمریکایی ۳۴ تا هوش وجود داره و همه ما حداقل در پنج تا هوش نابغه هستیم اون وقت میتونید بهترین خودتون باشید و بهترین شما بهترین جامعه هم میشه ، و وقتی در هر حرفه ای جز بهترین ها یا بهترین باشید دیگه حرفه اش مهم نیست ثروت و سعادت به سمت شما جاری میشه ، بازهم برگشتیم به قسمت اول اینکه شما بدونید چی میخواید و معنای زندگی خودتون و پیدا کرده باشید

به جشن و سرور بپردازید

هیچ کس مهم تر از شما نیست پس آداب رفتار با خودتانرا تغییر دهید به معنای عمیق خودت را دوست بدار و کمک کن دیگراننیز خود را دوست بدارند بیاندیشید و اگر خودتان را دوست دارید در هر کسب موفقیتی خودتان را تشویق کنید نوازش کنید هدیه بخرید و چه کسی مهم تر از شما؟؟؟؟؟؟؟

بخاظر داشته باشید شرکت ها و کسب و کارها هم دقیقا مثل افراد هستند و برنامه ریزی برای آنها هم واجب و لازمه، من در پیج برنامه ریزی با رابی سعی کردم همین قدر ساده و کاربردی نحوه برنامه ریزی برای کارتون هم توضیح بدم و خوشحال میشم اگه به استفادهه شما بیاد.

منابع :

کتاب قورباغه ات را قورت بده

سایت متمم که به ذهن من جهت و ایده می دهد

لطفا نظرتون در زیر بصورت دیدگاه برای من بنویسید و به من در مسیر موفقیت کمک کنید.